رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

رادین همه زندگی

سفر به یاد ماندنی (تیر 92)

رادینم ، گل پسرم این دومین سفر شما به شمال هستش ، سال گذشته کلمه کلمه صحبت می کردی و به دریا آب می گفتی وبه درختان وهر چیز سبز رنگی گل  می گفتی اما حالا به راحتی حرف می زنی . روز اول دریا طوفانی بود  واز دور نظاره گر ساحل بودیم وشما چه ذوقی برای بازی با ماسه ها داشتی البته در این سفر که همراه عمه الهام وآرام جون رفتیم ، دانیال کوچولو  هم همبازی شما بود و با هم حسابی بازی کردین. روز بعد که دریا آروم تر شده بود ، شما از رفتن به دریا یکم ترسیدی که ترست هم یواش یواش کم شد  اما بیشتر دوست داشتی  کنار ساحل با شن ها بازی کنی . تیر ماه سال 92           &nbs...
17 تير 1392

رادین و امیر علی

رادین و امیر علی وقتی که امیر علی مهمون ما بود ، رادین محبت خاص خودش رو بهش ابراز می کرد . حسابی با هم بازی کردین ومنم بعد از ظهر هر به پارک بردمتون وکلی لذت بردین. بعد از رفتن امیر علی به خونشون حسابی بی قراری کردی.       ...
17 تير 1392

23 ماهگی رادینم

رادینم ، همه زندگی من 23 ماهه شدنت مبارک. دو هفته ای می شه که دیگه اکثر وقت ها در اتاق خودت تنها می خوابی ، البته تا خوابت نبره من باید کنارت باشم  وشب ها هر وقت بیدار می شوی صدایم می زنی ، من هم سریع پیشت میام تا دوباره بخوابی. این روز ها کارهای خطرناک زیاد انجام می دی ، که من وبابایی باید ساعت ها در شوک کارهای شما باشیم ، فکر می کنم فرشته ها مواظبت هستند که خدا رو شکر به خیر می گذره. امروز پله آهنی که بابایی برای تنظیم پرده آورده بود در چند ثانیه  انداختی ، من که خشکم برد فکر کردم الانه که..............اما خدا رو شکر در فاصله چند میلیمتری از کنارت فقط به پاهات خورد. هر وقت پارک می برمت همه به خاطر حرف زدن زیبایت تعجب می ک...
4 تير 1392
1